جامعه ایران طی 9 سال اخیر، به طور مرتب با کاهش درآمد سرانه مواجه شده و چشم‌انداز ما رسیدن به درآمد سرانه کشورهایی مثل بنگلادش و پاکستان و هند است. نشانه‌های ورود جامعه ایران به دایره فقر را می‌توان از تحولات مصرف خانواده‌ها رصد کرد. از جمله این‌که مصرف حقیقی خانوده‌های ایرانی در سه سال گذشته،دست کم سه درصد کاهش یافته اما ترکیب هزینه‌های مصرف خانوارها نشان می‌دهد کاهش رفاه بیش از سه درصد بوده است.

رکود، تورم و کرونا چه بلایی سر کودکان‌ می‌آورد؟

سلامت نیوز: جامعه ایران طی 9 سال اخیر، به طور مرتب با کاهش درآمد سرانه مواجه شده و چشم‌انداز ما رسیدن به درآمد سرانه کشورهایی مثل بنگلادش و پاکستان و هند است. نشانه‌های ورود جامعه ایران به دایره فقر را می‌توان از تحولات مصرف خانواده‌ها رصد کرد. از جمله این‌که مصرف حقیقی خانوده‌های ایرانی در سه سال گذشته،دست کم سه درصد کاهش یافته اما ترکیب هزینه‌های مصرف خانوارها نشان می‌دهد کاهش رفاه بیش از سه درصد بوده است.

به گزارش سلامت نیوز، پرویز گیلانی در هفته نامه تجارت فردا نوشت:  جامعه ایران در حال گذراندن یکی از سخت‌ترین دوران چند دهه گذشته است. در حالی‌که دولت به دلیل تحریم و کاهش شدید درآمدهای نفتی قادر به ایفای بخش زیادی از تعهدات خود نیست،شیوع ویروس کرونا فشار زیادی به زندگی مردم وارد آورده است. در این شرایط دو موضوع برای اقتصاددانان نگران کننده است؛ یکی گرفتار شدن بخش زیادی از جامعه در تله فقر مطلق و دیگری تشدید نابرابری در حوزه آموزش و نگرانی اصلی این است که هر دو چالش، می‌توانند فشار مضاعفی به نسل آینده وارد کنند.

تورم باعث کوچک شدن سفره مردم می‌شود و فقر کالری را تشدید می‌کند. فقر غذایی، وضعیت سلامتی افراد را به خطر می‌اندازد و بیشتر از همه کودکان در حال رشد در معرض خطر هستند. در عین حال کرونا باعث تعطیلی مدارس شده و عدم حضور کودک در مدرسه به‌خصوص در دوره ابتدایی و پیش‌دبستانی و به‌خصوص در مناطق کم‌درآمد که خانواده سطح تحصیلی پایینی‌ دارد و قادر به تأمین وسایل ارتباطی نیست، ریسک بازماندگی از تحصیل را افزایش می‌دهد. دور شدن از مدرسه برای پسرانی که در خانواده‌های فقیر زندگی می‌کنند، باعث جذب زودهنگام آنها به بازار کار می‌شود و برای دختران نیز ریسک کودک‌همسری افزایش می‌یابد.


نسل آینده در تله فقر کالری

جامعه ایران طی 9 سال اخیر، به طور مرتب با کاهش درآمد سرانه مواجه شده و چشم‌انداز ما رسیدن به درآمد سرانه کشورهایی مثل بنگلادش و پاکستان و هند است. نشانه‌های ورود جامعه ایران به دایره فقر را می‌توان از تحولات مصرف خانواده‌ها رصد کرد. از جمله این‌که مصرف حقیقی خانوده‌های ایرانی در سه سال گذشته،دست کم سه درصد کاهش یافته اما ترکیب هزینه‌های مصرف خانوارها نشان می‌دهد کاهش رفاه بیش از سه درصد بوده است.

 در این مدت بدون احتساب هزینه اجاره مسکن، مصرف حقیقی خانوارها حدود 11 درصد کاهش پیدا کرده است.

متوسط مصرف ماهانه گوشت قرمز خانوار در سال 1399 نسبت سال 1390 نصف شده و نسبت به سال 1395 بیش از 37 درصد کاهش یافته است.

متوسط مصرف ماهانه گوشت مرغ نیز نسبت به سال 1395 بیش از 6 درصد درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 11 درصد کاهش یافته است.

متوسط مصرف ماهانه لبنیات نیز نسبت به سال 1395 بیش از 14 درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 35 درصد کاهش یافته است.

متوسط مصرف ماهانه برنج خانواده ایرانی نسبت به سال 1395 بیش از 12 درصد و نسبت به سال 1390 بیش از 34 درصد کاهش یافته است.

به این ترتیب نرخ فقر از 4/18 درصد در سال 1396 به بیش از 35 درصد در پایان سال 1398 رسیده است.فقر مطلق به وضعیتی گفته می‌شود که در آن افراد قادر به تأمین منابع ضروری برای ادامه زندگی نیستند.

 اقتصاددانان می‌گویند جامعه‌ای که با کاهش تنوع در مصرف مواد غذایی و از آن مهم‌تر در تامین نیازهای ضروری غذایی مواجه باشد آینده نگران‌کننده‌ای خواهد داشت. مشکلات تغذیه‌ای پیامدهای نامطلوب اجتماعی-‌اقتصادی و بهداشتی از جمله افزایش مرگ‌ومیر، ابتلا به بیماری‌ها، افزایش هزینه‌های درمان، کاهش ضریب هوشی و قدرت یادگیری، کاهش توان کار و کاهش توان جسمی را به دنبال دارند و روند توسعه کشور را به مخاطره می‌اندازد.


نسل آینده در تله نابرابری آموزشی

نظام آموزشی با شعار «مدارس و دانشگاهها تعطیل است،اما آموزش تعطیل نیست » به جنگ کرونا رفته است.آموزش تعطیل نیست اما تحلیلگران نسبت به نتایج آن ابراز نگرانی می‌کنند. ارزیابی تحلیلگران این است که آموزش مجازی جایگزین خوبی برای کلاس درس نیست چون کودکان کمتر می‌آموزند و عادت یادگیری را فراموش می‌کنند؛ اما حتی این هم در دسترس خیلی از کودکان نیست و تعداد زیادی دانش‌آموز در روستاها و مناطقی زندگی می‌کنند که زیر ساخت لازم برای دسترسی به اینترنت و آموزش مجازی را ندارد.

علاوه بر این، خانواده‌های فقیر زیادی وجود دارند که قادر به تهیه گوشی هوشمند ساده هم نیستند و نمی‌توانند وای‌فای و اینترنت ساده برای تحصیل فرزندانشان فراهم کنند. به این ترتیب کودکان در خانواده‌های فقیر از کودکان خانواده‌های ثروتمند عقب می‌مانند.کودکانی که به مدرسه نمی‌روند با احتمال بیشتری در معرض سوءاستفاده، سوءتغذیه و مشکل سلامت روانی قرار دارند و حتی ممکن است برای همیشه از تحصیل باز مانند. ادامه این روند، می‌تواند پایه‌های علمی دانش‌آموزان را ضعیف کرده و در سال‌های آینده باعث ترک تحصیل خیلی از آنها شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha